«حفظ یکپارچگی کپسول سم برای بهبود مورفولوژی (ساختار)»

طول زیاد پنجه و پاشنه‌های پایین (Long toe, low heels) از مشکلات رایجی است که تقریباً هر نعلبند در طول فعالیت حرفه‌ای خود بارها با آن روبه‌رو می‌شود.

اما سؤال اساسی این است که:
آیا در مورد نحوه‌ی برخورد با این وضعیت، برداشت‌ها و باورهای نادرست (misconceptions) وجود دارد؟


🔹 توضیح فنی برای درک عمیق‌تر:
در حالت Long toe–low heel، بخش جلویی سم بیش‌ازحد رشد کرده و پاشنه‌ها به‌صورت نسبی کاهش ارتفاع یافته‌اند.
این عدم توازن، محور سم–پاسترن (Hoof Pastern Axis – HPA) را به سمت «شکسته به عقب» (broken back) منحرف می‌کند و باعث تغییر زاویه‌ی مفصل بین‌فالانژیایی دیستال (DIP joint) می‌شود.
در نتیجه، یکپارچگی کپسول سمی (hoof capsule integrity) از بین می‌رود و فرم طبیعی سم (hoof morphology) دچار دگرریختی می‌شود.

شکل 1 – تغییر در طول عملکردی پنجه از طریق اصلاح نسبت ارتفاع پاشنه به پنجه (Heel-to-Toe Height Ratios)

در عمل، بسیار مهم است که ابتدا مشخص کنیم آیا اسب واقعاً دارای پنجه‌ی بلند و کشیده (flared/stretched toe) است،
یا اینکه فقط به‌دلیل پاشنه‌های پایین (low heels) یا نسبت ضعیف ارتفاع پاشنه به پنجه (poor heel-to-toe height ratio)،
زاویه‌ی پنجه به‌صورت غیرطبیعی تیز (acutely angled toe) به نظر می‌رسد.

در شکل ۱ مشاهده می‌شود که تنها با افزایش ارتفاع پاشنه،
تغییر قابل توجهی در طول عملکردی پنجه (functional toe length) و طول بازوی اهرمی (lever arm) حاصل می‌شود —
آن هم بدون نیاز به سوهان‌کاری زیاد بر روی دیواره‌ی جلویی سم (minimal rasping of the dorsal wall).


در بسیاری از موارد، ظاهرِ «پنجه‌ی بلند» در واقع ناشی از ضعف سلامت ساختارهای عقبی سم (poor caudal hoof health) است.
یعنی کاهش انسجام (integrity) در بخش کف‌دستی یا پالمار سم (palmar hoof structures).

در نتیجه، پاسخ کارآمد در حذف یا تراشیدن بیش از حد دیواره‌ی جلویی (dorsal wall) نیست،
چراکه این کار خود باعث کاهش استحکام کپسول سم می‌شود.
به بیان استعاری نویسنده:

“Don’t rob Peter to pay Paul!” — یعنی نباید با آسیب زدن به بخش جلویی سم، نقص بخش پشتی را جبران کرد.


ما می‌دانیم که سلامت بخش عقبی سم (caudal hoof health)
وابسته به عملکرد طبیعی آن (function) است —
یعنی تعادل میان نیروهای وزن و عکس‌العمل زمین (weight counteraction)،
تغییر شکل طبیعی سم هنگام بارگیری (hoof distortion biomechanics)
و مکانیسم‌های همودینامیکی (haemodynamic mechanisms) در ناحیه‌ی کف‌دستی (palmar structures).

این مفهوم تقریباً در تمام مقالات نویسنده تکرار شده است:
در شرایطی که تعادل دورسو–پالمار (dorso-palmar balance) ضعیف باشد،
اصلاح و بهبود سلامت بخش عقبی سم باید اولویت نخست در مداخله‌ی نعلبندی باشد.


اما سؤال اینجاست:
اگر نسبت‌های سم ناهماهنگ هستند، چرا به‌سادگی با سوهان‌کاری دیواره‌ی جلویی سم (rasping the dorsal wall) زاویه‌ی ظاهری آن را بهبود ندهیم؟

پاسخ در پژوهش Douglas et al. نهفته است (ارجاع به شکل ۲).
این پژوهش مدول الاستیسیته (Elastic Modulus) یا همان شاخص مقاومت مکانیکی بخش‌های مختلف سم را اندازه‌گیری کرده است.
هرچه مقدار این مدول کمتر باشد، آن ناحیه تغییر شکل‌پذیرتر (more deformable) و در عین حال آسیب‌پذیرتر (more prone to failure) است.

نتایج نشان دادند که کپسول سم دارای مدول‌های متفاوتی از ناحیه‌ی پنجه تا پاشنه و در مقاطع عرضی مختلف است،
یعنی قدرت و مقاومت ساختاری سم در بخش‌های مختلف یکسان نیست —
و این نکته در تصمیم‌گیری نعلبند برای میزان تراش دیواره‌ی جلویی بسیار حیاتی است.

شکل 2 – مدول الاستیسیته در نواحی مختلف کپسول سم (Douglas et al., 1996)

مطالعه‌ی Douglas و همکاران (1996) نشان داد که میزان مدول الاستیسیته (Elastic Modulus) — که بیانگر سختی و مقاومت ماده در برابر تغییر شکل است — در بخش‌های مختلف کپسول سم متفاوت است.

نتایج نشان می‌دهد که:

  • دیواره‌ی خارجی سم (outer wall) تقریباً دو برابر سخت‌تر از دیواره‌ی داخلی است.

  • در مقابل، دیواره‌ی داخلی (inner wall) دارای مدول الاستیسیته پایین‌تری نسبت به پاشنه‌ها (heels) است.


این ترکیب ناهمگون در ساختار کپسول، بخشی از طراحی عملکردی (functional design) سم محسوب می‌شود.
این ویژگی باعث می‌شود تا نیمه‌ی عقبی کپسول (back half of the capsule)
بتواند به‌صورت طبیعی منبسط و منقبض شود (expand and contract)
تا شوک و فشارهای وارده از زمین را جذب کرده و از انتقال مستقیم آن به ساختارهای داخلی و استخوان فالانژ دیستال جلوگیری کند.

شکل 3 – تغییر شکل طبیعی سم (Natural Deformation of the Hoof)

نقش تفاوت مدول یانگ در نواحی مختلف سم در جذب ضربه (shock dispersion)

تغییر شکل طبیعی سم که برای پخش مؤثر نیرو و جذب ضربه (shock dispersion) حیاتی است،
در واقع نتیجه‌ی تفاوت در مدول یانگ (Young’s Modulus) میان بخش‌های مختلف کپسول سم است.


دیواره‌ی سخت‌تر در ناحیه‌ی پنجه (toe wall) وظیفه‌ی محافظت از ساختارهای زیرین و حساس سم را بر عهده دارد،
در حالی‌که دیواره‌ی داخلی نرم‌تر (inner wall) خطر آسیب‌دیدگی همین ساختارها را هنگام تغییر شکل کاهش می‌دهد.

این معماری پیچیده و هدفمند — همان‌گونه که در طراحی طبیعی سم دیده می‌شود —
باعث می‌شود کپسول سم بتواند تناسبات خود را حفظ کند
و در عین حال قابلیت تغییر شکل طبیعی و توزیع مؤثر نیروها را برای جذب ضربات حفظ نماید.

به بیان دیگر، تفاوت در سختی بافت‌ها (heterogeneous stiffness)
یکی از عوامل کلیدی در پایداری ساختاری (structural integrity) و کارایی بیومکانیکی (biomechanical efficiency) سم است.

شکل 3 – ترکیب ساختاری کپسول سم و نقش آن در مقاومت نیروهای مختلف

کپسول سم دارای دیواره‌ی بیرونی سخت‌تر (outer wall) است که برای مقابله با نیروهای فشاری (compressive forces) طراحی شده،
در حالی‌که دیواره‌ی داخلی نرم‌تر (inner wall) وظیفه دارد از بافت‌های نرم زیرین (underlying soft tissues) محافظت کند.

ساختار کراتینی (keratin structure) سم نیز در مقطع عرضی خود متفاوت است تا بتواند
در برابر انواع مختلف نیروهایی که به آن وارد می‌شوند، واکنش مناسبی نشان دهد.

دیواره‌ی بیرونی سم دارای تراکم بالاتر لوله‌های شاخی (tubular horn) است که برای تحمل فشارهای ناشی از تحمل وزن (weight-bearing compressive forces) طراحی شده است،
در حالی‌که دیواره‌ی داخلی، دارای تراکم بیشتر از ماده‌ی بین‌لوله‌ای (intertubular horn) است که عمود بر لوله‌ها (perpendicular to the tubules) قرار گرفته
تا بتواند نیروهای کششی (tensile forces) منتقل‌شده از دیواره به بستر لامینایی (laminal bed) را جذب و توزیع کند.


حال تصور کنید وقتی دیواره‌ی جلویی سم (dorsal wall) با سوهان بیش‌ازحد تراشیده می‌شود
و بخش داخلی نرم‌تر آن آشکار می‌گردد چه اتفاقی می‌افتد؟

در این حالت، پنجه نرم‌تر از پاشنه‌ها می‌شود!
توانایی آن در مقابله با نیروهای فشاری کاهش یافته و در نتیجه دچار شکست ساختاری (collapse) می‌گردد.
به‌عبارتی، ما به‌صورت عملکردی، ساختار طبیعی سم را وارونه کرده‌ایم (functionally turned the hoof back to front).


از این منظر، می‌توان درک کرد که چرا وقتی نعلبند بار بعدی برای اصلاح سم بازمی‌گردد،
پنجه بلندتر و بازتر (flared) شده،
یکپارچگی کپسول (capsule integrity) آسیب دیده،
و مورفولوژی مثبت (positive morphology) دیگر قابل دستیابی نیست.
زیرا با تراش اشتباه، تعادل عملکردی سم (functional equilibrium) را برهم زده‌ایم.


مطالعات متعددی نشان داده‌اند که حفظ مکانیسم‌های طبیعی جذب ضربه (natural shock dispersion)،
تغییر شکل طبیعی سم (natural deformation)
و سیستم همودینامیک (haemodynamic system) برای حفظ شکل و سلامت سم حیاتی است.

این کارکردها کاملاً وابسته به ترکیب ساختاری سم (hoof composition) هستند.
اگر ما برای دستیابی سریع به «ظاهر زیباتر و متناسب‌تر» (aesthetic proportions)
در ترکیب طبیعی سم مداخله کنیم — بدون آنکه علت اصلی مشکل را اصلاح کنیم —
در واقع همان اشتباه معروف را مرتکب شده‌ایم:

“Don’t rob Peter to pay Paul.”

در این حالت، مکانیسم جذب ضربه و بیومکانیک ذاتی سم را مختل می‌کنیم
و توانایی ایجاد تغییرات مورفولوژیک مثبت را از بین می‌بریم.


پس راه‌حل چیست؟

  1. پیش از هر چیز، باید یکپارچگی کپسول سم (capsular integrity) را حفظ کنیم.

  2. سپس باید ساختارهای عقبی سم (caudal hoof structures) را درگیر و فعال کنیم
    و در عین حال تناسبات سه‌بعدی سم (3D hoof proportions) را به‌صورت هم‌زمان اصلاح نماییم.

شکل 4 – دستیابی به مورفولوژی مثبت واقعی در کپسول سم از طریق اصلاح پاشنه‌های فروپاشیده و بخش عقبی سم، با حداقل سوهان‌کاری دیواره‌ی جلویی

در این تصویر، نمونه‌ای از مورفولوژی واقعاً مثبت کپسول سم (genuine positive hoof capsule morphology) نشان داده شده است؛
نتیجه‌ی اصلاح پاشنه‌های فروپاشیده (collapsed heels) و ساختارهای عقبی سم (caudal hoof)
بدون نیاز به تراش زیاد دیواره‌ی جلویی (minimal rasping of the dorsal wall).

نکته‌ی مهم این است که اگر برای بهبود تناسبات سم، زیر پنجه را اصلاح کنیم (coming under the toe)
و یا زاویه‌ی پنجه را به عقب برگردانیم (backing the toe up)،
این کار تأثیرات مخرب تراشیدن بیش از حد دیواره‌ی جلویی را ندارد.

در واقع، این روش باعث بهبود تعادل عملکردی و تناسب بیومکانیکی سم می‌شود
بدون آنکه از ضخامت محافظتی دیواره کاسته شود یا استحکام کپسول سم به خطر بیفتد.

شکل 5 – درگیرسازی مجدد ساختارهای عقبی سم و ایجاد تناسبات سه‌بعدی (Re-engagement of Caudal Hoof Structures and Creation of 3-Dimensional Proportions)

در این تصویر، بازسازی و فعال‌سازی مجدد ساختارهای عقبی سم (caudal hoof structures) و ایجاد تناسبات سه‌بعدی واقعی (3D proportions) در کل کپسول سم نمایش داده شده است.
این هماهنگی میان پاشنه، پنجه و محور استخوانی، پایه‌ی اصلی شکل‌گیری تعادل بیومکانیکی پایدار است.


نتیجه‌گیری (Conclusion)

برای دستیابی به بهبود واقعی و پایدار در تناسبات کپسول سم (genuine improvements in hoof capsule proportions)،
باید به جای کاهش یا تضعیف ساختارهای سالم،
استحکام و یکپارچگی بخش‌هایی را که دچار نارسایی هستند، بازسازی کنیم (build integrity of the structures that are failing).

کاهش ضخامت یا حذف بی‌رویه‌ی بخش‌های دیگر سم فقط برای جلب ظاهر زیباتر یا سریع‌تر (instant aesthetic gratification)،
منجر به اختلال در بیومکانیک طبیعی و تخریب عملکردی کپسول خواهد شد.

بنابراین، اصلاح علمی و تدریجی مبتنی بر سلامت ساختاری (structural integrity)
کلید دستیابی به مورفولوژی مثبت و پایداری واقعی در سم اسب است.

افزودن نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. فیلدهای ضروری با علامت‌گذاری شده‌اند *